کریستین برومبرژه؛ گیلانپژوه محبوب
طی سالها اقامت در گیلان آنقدر به فارسی و گویش گیلکی مسلط شده بود که «تی جانه قوربان» را مثل یک گیلانیزبان خیلی راحت و شیرین ادا میکرده است.
«کریستین برومبرژه»، متولد ۲۵ اکتبر برابر با ۴ آبان امسال، متخصص فرهنگ گیلان و ایرانشناس فرانسوی محبوبی است که نقش عمدهای در تحقیق و بازنمایی روحیات و فرهنگ جامعهی گیلانی به ویژه در قالب موضوعاتی مانند آشپزی، معماری سنتی، نقش زنان، تقسیم کار و غیره داشته؛ آنطور که بیشتر مقالات دانشنامه ایرانیکا دربارهی گیلان حاصل کار و تلاش او است.
همچنین همکاری برومبرژه در راهاندازی موزهی روستایی گیلان به عنوان یک اکو موزهی درخور توجه نمونهی دیگری از تلاشهای قبل تقدیر او است.
برومبرژه به تفاوت نوع کار گیلانیها از نظر روشها و فنون تولیدی مانند چای و برنج و پرورش کرم ابریشم از یک سو و و ویژگیهای خاص زندگی آنها مانند روابط اجتماعی و انسانی و نوع معماری منطقه از سوی دیگر، به خوبی و درستی پرداخته است.
آشپزی و غذای گیلکی از نگاه برومبرژه
از نگاه برومبرژه، ویژگیهای غذایی یک منطقه، تنها به حوزهی تغذیهاش محدود نمیشود، بلکه این ویژگیها منبعی مهم هستند تا تفاوتهای اجتماعی و علت این تفاوتها در رابطه با حوزههایی دیگر همچون نژادشناسی قومی، سیماشناسی و اقلیمشناسی شناسایی شوند.
این گیلانپژوه فرانسوی با تحقیقاتی دقیق بر فرهنگ گیلان، بستری مناسب را برای فهم بهتر و ارتباط غذا و هویت آن منطقه فراهم کرد.
از نظر برومبرژه اهمیت غذا در یک فرهنگ و سلامتی آن، گیاهی بودنش و تنوع و تعدادش، میتواند قدمت یک تمدن را نشان دهد.
از آنجا که در فرهنگ مردم و فولکلور گیلان، تخممرغ جایگاه مهمی دارد، او تمدن گیلان را «تمدن تخممرغ» مینامید.
برومبرژه آشپزی گیلان را آشپزی گیاهی میدانست که با گوشت گاو و ماکیان از جمله مرغ، اردک، بوقلمون ارتباطی تنگاتنگ دارد.
برومبرژه عادات غذایی گیلانیها را به خوبی نشان میدهد و به تغییر آن عادات غذایی نسبت به قبل اشاره میکند. او جایگزینی نان به جای برنج را در سفرههای اخیر گیلانیها میدیدید؛ سفرهای که صبحانهاش با کته شروع میشد در این سالهای اخیر نان جای بیشتری برای خود باز کرده بود.
تلاشهای برومبرژهی هفتاد و سه ساله، در شناساندن فرهنگ و جامعهی گیلان بسیار بااهمیت است.
او در به ثبت رساندن ظرافتهای فرهنگی گیلان به ویژه در آشپزی آنقدر نکتهبین عمل میکرد که به نوعی میتوان گفت اگر او نبود شاید بخشی از میراث فرهنگی گیلانیها با مرگ ساکنان بومیاش از بین میرفت.