زنان روستایی؛ قامتهایی استوار
۱۵ اکتبر هر سال برابر با ۲۴ مهرماه امسال روز جهانی زنان روستایی نامگذاری شدهاست که هر بار با محوریتی ویژه به آن پرداخته میشود.
هرچند موضوع روز جهانی زنان روستایی امسال «توانمندسازی زنان روستایی در دوران شیوع کووید ۱۹» و ایجاد آگاهی از مبارزات این زنان، نیازهای آنها و نقش حیاتی آنها در جوامع است.
با این حال ما در ساوا، به طور خلاصه، به مشکلات چالشهای زنان روستایی در ایران میپردازیم و مسئولیت اجتماعی خود میدانیم که در رفع این این مشکلات گامهایی برداریم.
مشکلات و محدودیتهای زنان روستایی در ایران
نبود زیرساختها و امکانات مناسب
زنان و دختران روستایی با داشتن نقشی اساسی در کشاورزی، امنیت غذایی و تغذیه، در زندگی روزمره خود با مشکلاتی روبهرو هستند.
بسیاری از آنها به دور از محیط ایدهآل زندگی، از دسترسی برابر به منابع و داراییهای تولیدی، زیرساخت و خدمات عمومی مانند آموزش و مراقبتهای بهداشتی، و حتی منابع طبیعی مانند آب سالم، برای بهبود کار و زندگی شخصی خود محروم هستند.
هنجارهای اجتماعی محدودکننده و کلیشههای جنسیتی نیز میتواند توانایی زنان روستایی در دسترسی به زندگی بهتر را محدودتر کند.
به علاوه، موانع ساختاری و هنجارهای اجتماعی تبعیضآمیز همچنان قدرت تصمیمگیری و مشارکت سیاسی زنان در خانوادهها و جوامع روستایی را کمرنگ میکند.
بر طبق مشاهدات در سطح جهان بر اساس بعضی شاخصهای جنسیتی و توسعهای، زنان روستایی وضعیت بدتری نسبت به مردان روستایی و زنان شهری دارند و به طور نامتناسبی فقر، محرومیت و اثرات تغییر اقلیم را تجربه میکنند۱.
حقوق نابرابر
آسیبپذیری زنان روستایی برای رسیدن به حقوقشان بیشتر است. یکی از مشکلات زنان روستایی در کشورهایی در حال توسعه مثل ایران نابرابری حقوق زن با مرد است.
زنان روستابه طور دایمی مشغول مراقبت از اعضای خانواده و کارهای خانگی هستند، در حالی که شانهبهشانهی مردان هم با قامتی استوار به کار مشغولند.
کشاورزان زن ممکن است به اندازه همتایان مرد خود مولد و کارآفرین باشند اما کمتر میتوانند به زمین، اعتبار، نهادههای کشاورزی، بازارها و زنجیرههای تامین با ارزش بالا دسترسی پیدا کنند و محصولات خود را با قیمتهای کمتری بفروشند.
امروزه تعداد کارگران زن روستایی رو به افزایش است که بابت زحمت خود یا دستمزد کمتری میگیرند و یا اصلا مزدی نمیگیرند و فقط جای خواب و غذایشان تامین میشود.
این زنان مهمی از نیروی کار حذف شده از جریان اقتصاد هستند که مدام برای دریافت دستمزد و یا بیمه با گرفتاریهای بسیاری دست و پنجه نرم میکنند.
بهرهکشی از آنها و فشار از طریق کار پنهان باعث میشود روستا در انتقال و توسعه هویت فرهنگیاش دچار تزلزل شود.
از سوی دیگر، پس از مرگ همسر یا پدر توانایی تولیدی خودشان را از دست میدهند و مجبور میشوند خود را تمام وقت وقف مراقبت از خانوادهی همسر یا برادران خود کنند که این کار در بلندمدت آسیبهای روحی و جسمی به آنها خواهد زد.
به علاوه، در اثر فوت پدر یا همسر، مالکیت زنان بر حق و حقوقشان هم تهدید میشود.
در بخشهای کارگری روزمزد و اغلب فصلی زنان روستایی شاغل هستند در حالی که تقریبا هیچ زنی در بخش کلان تولید دخالت نداشته و کاملا محیط مردانه است.
همچنین در بخش کشاورزی، تعداد بسیار کمی از زنان مالک منابع و زمین و کشاورزی مستقل هستند و معمولا در بخش خانگی و بسیار خرد فعالیت دارند.
این در حال است که تجربه زنان روستایی در بعضی بخشهای تولیدی تجربههای کم نظیری است که نشان از توانمندی آنان است که نادیده گرفته میشود.
راهکارهایی برای حل مشکلات زنان روستایی
آموزش و آگاهیبخشی
در جوامع روستایی، شناخت مشکلات زنان روستا و آگاهی از راهحلهای آن نیاز همهی زنان و مردان روستایی است که با همت همگانی امکانپذیر می شود.
نکته مهم این است که کیفیت زندگی زنان روستایی، موجب ارتقای کیفیت کل خانواده میشود.
بنابراین قبل از هرچیز میتوان با آموزش درست و آگاهیبخشی کیفیت زندگی آنها را متعالیتر کرد. هرچه آگاهی زنان بیشتر باشد، زنان بهتر میتوانند در جوامع خود کنشگران مدنی و اجتماعی موثری باشند.
از آن سو، وقتی مردان نیز از حقوق زنان آگاه باشند و آن را به رسمیت بشناسند، راه برای رشد زنان هموارتر خواهد شد.
از این رو است که ایجاد تشکلهای روستایی در راه بهبود و ارتقای سلامت، پرورش، سوادآموزی، اشتغال و مشارکت زنان در روستاها بسیار موثر است.
حفظ زیستبوم و محیطزیست
حفظ روستاها و زندگی روستا پیوند عمیقی با حفاظت از محیطزیست و منابع آب و خاک دارد.
مهم است که زنان روستایی در مورد اثرات سوء حاصل از تخریب زیستبوم روستا آگاه باشند.
این زنان میتوانند تاثیرات زیادی در حفاظت از اقلیم داشته باشند؛ چراکه وظیفهی تامین غذا در روستا معمولا با زنان است و اطلاع داشتن از اثرات مخرب بریدن درخت برای سوخت یا چرای بیرویه در مرتع و یا برداشت نادرست منابع آبی، کمک بزرگی به پیشگیری از این رفتارهای مخرب میکند.
حفظ میراث معنوی
زنان روستایی میراث معنوی یک روستا و فرهنگش را میتوانند حفظ و سینه به سینه منتقل کنند.
این میراث باارزش در قالب آشپزی، صنایعدستی، قصهگویی، برپایی مراسم ویژه و غیره است که بخش گرانبهایی از هویت روستاها است.
سرمایهگذاری متناسب با نیازهای زنان
لازم است برای توزیع عادلانه خدمات و زیرساختهای عمومی، به ویژه در حاشیهترین روستاهای دور افتاده، تدابیری درست و عملی در سطح محلی و ملی اندیشیده شود؛ چرا که تا به حال در مناطق روستایی سرمایهگذاریهای جنسیتمحور و اقدامات مرتبط با آن هرگز تا این اندازه مهم نبوده است.
زمینهسازی بستری برای اشتغال زنان روستایی و حضور فعالانه آنها
برای از بین بردن انزوای اجتماعی روستاها لازم است بستری فراهم شود که هنر، مهارت، خلاقیتشان به ویژه در محصولات غذایی و صنایعدستی دیده شود.
در بخش اقتصادی زنان در جامعه روستایی نقشی بسیار عمده بر دوش دارند. باید پذیرفت که این زنان هنرمند و غیرتمند در جریان اصلی اقتصادی اجتماعی سهم زیادی دارند که در کسب و کارهای غیررسمی و خانگی هستند. آنها باید از تسهیلات اشتغال پایدار و اشتغال روستایی سهمی بهسزایی داشته باشند.